شکهایی که زندگی را نابود میکند
بیاعتمادی, شکلگیری روابط,صداقت و روراستی,عامل در ایجاد اعتماد,شک و تردید,شخصیت ضداجتماعی,شخصیت وسواسی,شخصیت وابسته,زندگی زناشویی,کمالگرایی,
یکی از مهمترین فاکتورهای ساخت اعتماد بین طرفین اختصاص زمان بیشتری به صحبت در مورد شکها و تردیدهاست.
چکیده : شک و تردید در روابط عاطفی، بدترین نوع بیاعتمادی است.آدمهایی که راحتتر اعتماد میکنند شادتر، دوست داشتنیتر، صادقتر و بااخلاقتر از دیگران هستند.
تعداد کلمات 1141 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1141 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
مقدمه
یکی از اصول مهم در شکلگیری روابط، اعتماد است. اعتماد به این معناست که فرد به حرفهایی که طرف مقابلش میزند، کارهایی که میکند، اطمینان داشته باشد و قبول کند او مطابق آنچه میگوید، هست و قصد فریب و پنهانکاری ندارد. وقتی با این دیدگاه به قضیه اعتماد نگاه کنیم، درمییابیم که اعتماد حسی دوطرفه است که از عهده یک نفر برنمیآید و هر دو نفر نقش فاعل و مفعول را بازی میکنند. ازآنجاکه اعتماد باعث اتحاد زوجین میشود، صداقت و روراستی در افکار و گفتار و اعمال فردی که درصدد اعتمادسازی است، باید نمایان باشد. اما سؤال اینجاست که مهمترین عامل در ایجاد اعتماد چیست و چرا برخی افراد بهسختی به اطرافیان اعتماد میکنند؟ پاسخ به این سؤالات ر از زبان متخصصان بخوانید.
دکتر محمدیکنگرانی روانپزشک، عضو کمیته رواندرمانی (دبیر بخش خانوادهدرمانی) و کمیته رسانه انجمن روانپزشکان ایران
دکتر محمدیکنگرانی روانپزشک، عضو کمیته رواندرمانی (دبیر بخش خانوادهدرمانی) و کمیته رسانه انجمن روانپزشکان ایران
مهمترین عامل در ایجاد اعتماد چیست؟
ازنظر علمی، یکی از پایههای عشق، تعهد است. تعهد در عشق یعنی تا زمانی که با تو هستم، کاری نمیکنم و حرفی نمیزنم که به تو ضربه و آسیب بزنم. قدیمیترها بر این باور بودند که از نوک سرتاپا صداقت باید باشد الا در نوک زبان که باید حکمت باشد. شاید هم به پشتوانه همین جمله است که گاهی اوقات بیان نکردن برخی مسائل به صلاح است. اگرچه نمیتوان نقش خانواده را در اعتماد بین طرفین نادیده گرفت ولی ویژگیهای شخصیتی افراد بیشترین تأثیر را در ایجاد اعتماد دارند. چگونگی شروع رابطه، میزان شناخت افراد از یکدیگر و علاقهمندی آنها به هم و همچنین میزان تحصیلات در ایجاد اعتماد تأثیرگذارند.البته ازنظر تحصیلات این مسئله از دو بعد قابلبررسی است؛ معمولاً کسانی که تحصیلات پایینی دارند و جزء طبقات پایینتر اجتماع هستند، به دلیل پایبندی به اصول اخلاقی و مذهبی، اعتماد بیشتری به هم دارند. افراد تحصیلکرده نیز با توجه به شناختی که نسبت به مقوله ازدواج دارند و به کیفیت رابطه اهمیت میدهند، ممکن است تلاش بیشتری برای جلب اعتماد بکنند.
چگونه زنجیر اعتماد پاره میشود؟!
دلایل بسیار زیادی برای بدگمانی در رابطه نظیر اعتیاد و مشکلات مالی، پنهانکاری در خصوص مسائل شغلی، خانوادگی و نگفتن برخی قضایا وجود دارد و تنها به خیانت محدود نمیشود. ممکن است اعتماد یکی از طرفین به دیگری به خاطر پنهانکاریهای همسر درباره کمک مالیای به خانوادهاش کرده کم شود. درواقع فرمهای متفاوتی از عدم اعتماد و سوءظن وجود دارد که میتواند زندگی زوجها را از هم بپاشد. اگر در یک رابطه بدقولی، عدم وفا به عهد و دروغ دیده شود، بدگمانی و سوءظن بین طرفین اتفاق میافتد. وقتی هم شک و تردید باشد، بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، در رفتار و گفتار فرد نمایان میشود و اثرات مخربی در روابط بهجا میگذارد.
شک و تردید چه تأثیری بر روابط عاطفی دارد؟
شک و تردید در روابط عاطفی، بدترین نوع بیاعتمادی است و متأسفانه این روزها بهصورت وارسی گوشی تلفن همراه، ایمیل، کنکاش طرف مقابل و... زیاد دیده میشود. گاهی این شک و بیاعتمادی به خاطر اشتباهی است که قبلاً یکی از طرفین مرتکب آن شده است. در این شرایط اگر فرد به دنبال جلب دوباره اعتماد باشد، باید این فرصت به او داده شود تا بهتدریج زیربنای اعتماد از بین رفته را محکمتر بنا کند. البته باید در این راه صبور بود.
اما در برخی موارد بدون اینکه زن یا مرد مرتکب خطایی شده باشند، فقط کافی است که همسری جواب تلفن را ندهد و او تمایل به تصور بدترین سناریو در آن موقعیت کند که در حال خیانت به اوست. تصوری که مثل خوره به جان رابطه عاطفی زوجین میافتد. در چنین شرایطی نباید از این مسئله غافل بود که ممکن است یکی از طرفین، دارای ویژگیهای شخصیتی باشد که نتواند اعتماد طرف مقابل را جلب یا حفظ اعتماد کند. در این موارد وجود اختلالات شخصیتی بهخصوص شخصیت وسواسی و نمایشی یا ضعفهای فردی بیشتر میتواند مطرح باشد.
اما در برخی موارد بدون اینکه زن یا مرد مرتکب خطایی شده باشند، فقط کافی است که همسری جواب تلفن را ندهد و او تمایل به تصور بدترین سناریو در آن موقعیت کند که در حال خیانت به اوست. تصوری که مثل خوره به جان رابطه عاطفی زوجین میافتد. در چنین شرایطی نباید از این مسئله غافل بود که ممکن است یکی از طرفین، دارای ویژگیهای شخصیتی باشد که نتواند اعتماد طرف مقابل را جلب یا حفظ اعتماد کند. در این موارد وجود اختلالات شخصیتی بهخصوص شخصیت وسواسی و نمایشی یا ضعفهای فردی بیشتر میتواند مطرح باشد.
کدام شخصیتها بیاعتمادند!
شخصیت پارانوئید (بدبین): شخصیت پارانوئید نسبت به همه بیاعتماد و دچار شکاکیت است. این اختلال شخصیتی بیشتر در آقایان شایع است. به همین دلیل برخی از مردان نمیتوانند به همسرشان اعتماد کنند. در مراجعهکنندگان به مطب یا درمانگاه بهرغم تلاشی که برای درمان این افراد صورت میگیرد، وقتی مشخص میشود دچار شخصیت پارانویید است، تنها بهواسطه درمان مشکل برطرف نمیشود چون در هر موضوعی که اعتماد را به دست بیاوری، به موضوع دیگری میرسد.
شخصیت ضداجتماعی: وضعیتی روانی است که در آن فرد هیچ اهمیتی به درست و غلط نمیدهد و احساسات و حقوق دیگران را نادیده میگیرد. دروغ جزء ویژگیهای شخصیتی آنهاست. هیچ احساس گناه یا ندامتی در برابر خیانتی که میکنند یا منجر به سلب اعتماد طرف مقابلشان میشوند، ندارند. اینگونه بیماران تقریباً هیچوقت خودشان به دنبال درمان نیستند.
شخصیت مرزی: مبتلایان به این اختلالات شخصیتی برای جلبتوجه، جبران اعتمادبهنفس پایین خود، دیده شدن و از تنهایی درآمدن، ممکن است دست به کارهایی بزنند که منجر به خدشهدار شدن اعتماد شود. بااینحال برخلاف افراد مبتلابه شخصیت ضداجتماعی، خواهان درمان هستند و میخواهند اعتماد طرف مقابل را به دست بیاورند و قبول دارند که مشکلی در نوع رفتارهایشان است.
شخصیت نمایشی (هیستریک): به دنبال جلبتوجه دیگران و خودنمایی هستند و در موقعیتهایی که کانون توجه نیست، احساس ناراحتی میکنند. این افراد نیز همانند شخصیت مرزی، با رفتارهایشان به حس اعتماد طرف مقابل لطمه میزنند. بااینحال به دنبال درمان هستند و اغلب عنوان میکنند باآنکه طرف مقابل تلاش زیادی برای جلب اعتماد میکند ولی آنها نمیتوانند آن را بپذیرند.
شخصیت وسواسی: این افراد همهچیز را تمام و کمال میخواهد و هیچچیز ناقصی را نمیپذیرند. تمایل به کمالگرایی باعث میشود که مثلاً آنها توقع داشته باشند اعتماد به بهترین نحو ممکن و آنطور که آنها میخواهند شکل بگیرد. درواقع سطح توقع آنها فراتر از واقعیت است.
شخصیت وابسته: شخصیتهای وابسته در حد افراطی به دیگران وابستهاند. باآنکه بارها در زندگی زناشویی، به حس اعتمادشان لطمه خورده و زیر سؤال رفته اما بازهم به علت ویژگی شخصیتی وابستهای که دارند، دلشان نمیخواهد واقعیت را بپذیرند. آنها از ترس از دست دادن شریک زندگی همه توهین و تحقیرها را پذیرفته و درنهایت در یک رابطه بدون اعتماد باقی میمانند.
شخصیت ضداجتماعی: وضعیتی روانی است که در آن فرد هیچ اهمیتی به درست و غلط نمیدهد و احساسات و حقوق دیگران را نادیده میگیرد. دروغ جزء ویژگیهای شخصیتی آنهاست. هیچ احساس گناه یا ندامتی در برابر خیانتی که میکنند یا منجر به سلب اعتماد طرف مقابلشان میشوند، ندارند. اینگونه بیماران تقریباً هیچوقت خودشان به دنبال درمان نیستند.
شخصیت مرزی: مبتلایان به این اختلالات شخصیتی برای جلبتوجه، جبران اعتمادبهنفس پایین خود، دیده شدن و از تنهایی درآمدن، ممکن است دست به کارهایی بزنند که منجر به خدشهدار شدن اعتماد شود. بااینحال برخلاف افراد مبتلابه شخصیت ضداجتماعی، خواهان درمان هستند و میخواهند اعتماد طرف مقابل را به دست بیاورند و قبول دارند که مشکلی در نوع رفتارهایشان است.
شخصیت نمایشی (هیستریک): به دنبال جلبتوجه دیگران و خودنمایی هستند و در موقعیتهایی که کانون توجه نیست، احساس ناراحتی میکنند. این افراد نیز همانند شخصیت مرزی، با رفتارهایشان به حس اعتماد طرف مقابل لطمه میزنند. بااینحال به دنبال درمان هستند و اغلب عنوان میکنند باآنکه طرف مقابل تلاش زیادی برای جلب اعتماد میکند ولی آنها نمیتوانند آن را بپذیرند.
شخصیت وسواسی: این افراد همهچیز را تمام و کمال میخواهد و هیچچیز ناقصی را نمیپذیرند. تمایل به کمالگرایی باعث میشود که مثلاً آنها توقع داشته باشند اعتماد به بهترین نحو ممکن و آنطور که آنها میخواهند شکل بگیرد. درواقع سطح توقع آنها فراتر از واقعیت است.
شخصیت وابسته: شخصیتهای وابسته در حد افراطی به دیگران وابستهاند. باآنکه بارها در زندگی زناشویی، به حس اعتمادشان لطمه خورده و زیر سؤال رفته اما بازهم به علت ویژگی شخصیتی وابستهای که دارند، دلشان نمیخواهد واقعیت را بپذیرند. آنها از ترس از دست دادن شریک زندگی همه توهین و تحقیرها را پذیرفته و درنهایت در یک رابطه بدون اعتماد باقی میمانند.
باید صحبت کنیم؟
یکی از مهمترین فاکتورهای ساخت اعتماد بین طرفین اختصاص زمان بیشتری به صحبت در مورد شکها و تردیدهاست. موضوعی که متأسفانه اصلاً به آن اهمیت داده نمیشود و تلاشی در جهت اعتمادسازی صورت نمیگیرد. دختران و پسران در دوره آشنایی، خود واقعیشان نیستند. همین شناخت آنها از یکدیگر را دچار اشکال میکند. درحالیکه از همان ابتدا باید درباره مسائلی که به آنها حساس هستند، باهم حرف بزنند و اگر حساسیتها در حد اختلال است، قبل از ازدواج درصدد درمان باشند.
منبع : مجله سلامانه
منبع : مجله سلامانه
بیشتر بخوانید :
شک به همسر، باعث ازبین رفتن عشق می شود
بد بینی و شک در زندگی مشترک
مرد، زن، سوءظن
راهکارهای اعتماد دوباره به همسر بعد از بی اعتمادی
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}